سی ان ان ایران را به کشتن 38 نظامی آمریکایی متهم کرد
شبکه خبری سی ان ان، در پی سردرگمی آمریکا از نیافتن مقصر حمله مرگبار به بالگرد آمریکایی در افغانستان، ایران را به کشتن 38 نظامی آمریکایی کشته شده در حمله به این بالگرد متهم کرد.
در حالی که تحقیقات در خصوص حمله ی مرگبار به یک بالگرد آمریکایی در افغانستان، که منجر به کشته شدن 38 نفر از نیروهای آمریکایی و افغانی شد، همچنان ادامه دارد، فقدان اطلاعات باعث شده است که برخی از صاحبنظران جناح راست انگشت اتهام خود را به سمت ایران نشانه بگیرند. به تازگی ، جان کینگ از سی ان ان با فرانسیس تاونسند (Frances Townsend)، مشاور امنیت داخلی سابق جورج دبلیو بوش ، و براد ثور (Brad Thor) ، رمان نویس آمریکایی، مصاحبه نمود.
فرانسیس تانسند، مشاور امنیت داخلی سابق جورج دبلیو بوش
براد ثور، رمان نویس
براد ثور به سرعت چنین نتیجه گیری کرد که ایران مسئول این حمله بوده، و باعث شد تا جان کینگ به این نکته اشاره کند که محل سقوط هلی کوپتر - در جنوب غربی کابل – به پاکستان نسبت به ایران بسیار نزدیک است. اما این گفته نیز مانع از اظهارات تاونسند، در اشاره به فرضیات بی اساس تام کلنسی در مورد دخالت ایران در این حادثه نشد.
براد ثور نیز پیش دستی نموده و گفتگو را به سمت ایران کشاند :
به متن این گفتگو دقت کنید:
براد ثور: دولت افغانستان کاملا فاسد بوده و مملو از جاسوسان ایرانی است. [...]
کینگ: من اهمیت رابطه با ایران را نادیده نمی گیرم، اما به نظر من ، بر اساس تاریخ و به نظر مردم، این مسئله مربوط به پاکستان بوده، و الزاما در مورد ایران نمی باشد، درست است؟
تاونسند : درست است جان، اما به استثناء نکته ای که برد به آن اشاره کرد، دخالت و پشتیبانی فزاینده ایران در افغانستان کاملا مشهود است. در ضمن، آنها آشوب طلبانی هستند که بانفوذ به افغانستان در صدد تضعیف تلاش های ایالات متحده هستند. می دانید ، ایرانیان هیچ گاه با کسی رو در رو نمی شوند آنها اغلب از طریق عاملین خود کار می کنند و از این طریق نفوذ کرده و باعث ایجاد مشکلاتی برای آمریکایی ها و نیروهای آمریکایی در سراسر جهان می شوند. ما آن را در عراق دیدیم، برای همه هم این قابل قبول می باشد؛ بالاخره آنها همسایه عراق هستند، اما در جاهای دیگری نظیر افغانستان نیز ما شاهد آن هستیم.
ثور: تجزیه و تحلیل فرانسیس همیشه دقیق است. برای همین من از تماشای برنامه هایش لذت می برم. من می خواهم کلمه جدیدی به این بحث اضافه کنم، شاید بتوانیم چیزی که باعث سقوط ان هلیکوپتر شد را ایرام (IRAM مخفف لغات Iranian Missile به معنی موشک ایرانی) بنامیم، یک خمپاره راکت دار دستی.
ما برای اولین بار تجهیزات را در جریان شیعیان عراق دیدیم که در همه جا رد پای ایرانیان نیز دیده می شد. به همین دلیل من خیلی نگران هستم. در ارتش به آنها " تجهیزات انفجاری دستی پرنده" گفته می شود. ما هیچ مدرکی در مورد اینکه چه چیزی باعث سقوط این هلی کوپتر شده است نداریم، و این حقیقت که ایرانیان نه تنها در دولت افغانستان کاملا نفوذ کرده اند، بلکه از پشتیبانی افراد محلی در حوزه ی پایگاه های عملیاتی ما و در سراسر افغانستان نیز برخوردار هستند مرا متعجب می نماید. افراد طالبان توانمند هستند، اما آنها نفراتی بیش نبوده و قادر به انجام چنین کاری نیستند. من واقعا فکر می کنم که در این کار هم ردپایی از همکاری های ایران با آنها وجود دارد.
******
گفتنی است، با جستجو در پایگاه های خبری مشخص می شود که در مورد "ایران و افغانستان و هلیکوپتر" هیچ خبر و سندی مربوط به دخالت ایران در این حمله وجود ندارد. به نظر می رسد که ثور و تاونسند در حال حاضر تنها صاحبنظران "تئوری دیو ایرانی" در مورد بدترین روز تلفات نیروهای ایالات متحده در افغانستان هستند که به خوبی از ظرفیت ایجاد شده در پروژه ایران هراسی بهره می برند و این اتهام، تنها زاییده ذهن قصه پرداز این دو کارشناس سی ان ان است!
فرقه انحرافی عرفان حلقه از ظهور تا سقوط
این فرقه چارچوب مشخصی ندارد. چارچوب طاهری است و تنها جاذبه آن به دروغ مسئله "شفاء" است. البته مسئله خارج کردن جن از کالبد بدن که متأسفانه در سراسر کشور نیز رایج شده، از دیگر جاذبه های این فرقه است. وقتی در اواسط دهه هفتاد شمسی، شخصی ناشناس مدعی فرادرمانی شد، کمتر کسی به او توجهی نشان داد. همین موجب شد تا وی کمی بعدتر، مدعی راه اندازی گونه ای عرفان شود که این روزها با نام "حلقه" یا کیهانی می شناسیم. موسس این فرقه شخصی بنام"محمدعلی طاهری" است که بهره ای از اطلاعات دینی نداشته و با کمک چند خانم، که برخی از آنها مطالعات عرفانی و قرآنی داشته اند توانست این فرقه را گسترش دهد.
شروع فعالیت وی از سال 1383 بود که بعدها تلاش نمود در پوشش یک موسسه فعالیت خود را ادامه دهد. رییس این فرقه در سال 1385 مجوز یک سازمان مردم نهاد را کسب نمود که به دلیل تخلفات گسترده، مجوز وی تمدید نگردید و تاکنون بدون هیچ گونه مجوزی در قالب یک فرقه انحرافی در حال تبلیغ و جذب نیرو می باشد.
علیرغم اینکه هیچ گونه مجوز آموزشی برای آقای طاهری صادر نشده بود؛ ولی کلاسهای گسترده ای را در تهران و چند شهر کشور فعال نمود که در برخی از این کلاسهای تا 300 هزار تومان برای 6 دوره کوتاه مدت آموزشی دریافت می کرد و از این طریق میلیون ها تومان ثروت نامشروع و غیر قانونی کسب نمود.
محمدعلی طاهری؛ مردی با گذشتهای در غبار
طاهری که چند صباحی خود را در مقام رهبری مذهبی (!) می دید، گذشته ای نا مشخص و غبار آلود دارد. از وی اطلاع چندانی در دست نیست و همین بر دامنه ابهامات و شبهات می افزاید. نباید فراموش کرد خود نیز با سکوتش و عدم پاسخگویی، بر گرمای این اتفاق می دمد. تا کنون، دلیل عدم وضوح و شفافیت در این باره مشخص نشده است.
می توانید هر گمانی را در این باره، متصور باشید. آنچه درباره وی قطعی است، عضویت در گروه "چریک فدائی خلق" است. اگرچه وی در رتبه گردانندگان یا سران این جریان نبوده؛ اما مدتی در آن فعال بوده است.
برخی کارشناسان معتقدند، ریشه برخی باورهای وی را می توان در این سال ها و روزها جست. وجود تفکرات الحادی و دهری فرقه هرمی حلقه را می توان در این دوران دانست که سرکرده آن، تاثیرات فراوانی از مارکسیسم و تجربه گرایی الحادی پذیرفته است. در حقیقت، اساس تفکر وی را می توان در این برهه دانست که بعدها، بسط یافته و از طریق یارانش در شورای مرکزی، ظاهری اسلامی هم یافته است.
نکته قابل توجه این است که به غیر از این مورد که وی در قبال آن سکوت داشته و هرگز درباره آن صحبتی نکرده، باقی زندگی وی نیز در ابهام است. مشخص نیست فعالیت وی پیش از انقلاب اسلامی و بعد از آن به چه شکل بوده است. البته، مدعی است در دوره ای، اختراعاتی نیز داشته که در صحت و سقم آن، تردیدهایی وارد است؛ اما صحت فرضی آن هم دخلی به موضوع این فرقه ندارد چرا که عمدتا، مباحث فنی بوده است.
ادعاهای طاهری درباره مدارک علمی
این ابهامات و غبارآلودگی هنگام بیشتر می شود که بدانیم طاهری اساساً تحصیلات مشخصی ندارد. اگرچه مریدان و یاران طاهری، وی را مهندس خطاب می کنند؛ اما معلوم نیست در کدام دانشگاه تحصیل کرده است.
برخی بر این باورند که حتی موفق به گذراندن دوره دیپلم هم نشده و فقط مدعی تحصیلات تکمیلی است. این در حالی است که گویا مدعی تحصیل در دانشگاهی در ترکیه شده است. طاهری عنوان داشته در حین تحصیل نیز به دلیل فعالیت های انقلابی (!)، از دانشگاه اخراج شده و به کشور بازگشته است.
این موضوع در حالی از سوی وی مطرح شده که اساسا دانشگاهی که از آن نام برده، در آن دوران وجود خارجی نداشته است. از سوی دیگر، چگونه مبارزی است که اقدامات انقلابی وی در هیچ سند و سازمانی به ثبت نرسیده؛ مگر در یاد و خاطره خودش؟ تا کنون، هیچ مبارز ایرانی که در ترکیه حضور داشته، او را تایید نکرده است. هیچ رسانه ای هم در آن دوران نامی از وی و این اقداماتش ثبت نکرده است. البته، نباید از خاطر برد، در حالی از تحصیل و مبارزه در ترکیه می گوید که این کشور، بهشت جاسوسان صهیونیست به شمار رفته و بسیاری از جذب های این رژیم، در این کشور صورت می گیرد.
در زمینه علوم دینی نیز با وجود مدعیات عجیب و عمدتا غیر الهی فرقه هرمی حلقه، طاهری در هیچ حوزه دینی و اسلامی تحصیل نکرده است. در حقیقت، ارتباط رسمی و جدی با نهادهای رسمی حوزوی و دینی نداشته است.
مرقومات وی نیز نشان از این دارد که هیچگاه از محضر مراجع عظام یا اساتید مطرح حوزوی یا دانشگاهی بهره نبرده است. موضوعی که منجر به این شده تا برخی نزدیکانش، مدعیات وی را حاصل شهود و دریافت های ماورایی وی کنند. و تو بخوان حدیث مفصل از این مجمل!
سود هنگفت و درآمدهای میلیونی فرقه حلقه کیهانی
محمدعلی طاهری که در این سال ها کلاس های متعددی توسط وی و یارانش در نقاط مختلف کشور برگزار کرده، درآمدهای میلیونی و چه بسا، میلیاردی داشته که تا کنون معلوم نشده، دلیل دریافت آن وجوه چه بوده است. در حقیقت، زمینه دریافت چنین مبالغی از سوی مسترها (مربیان) و سایر اعضای این فرقه چه بوده است؟ نکته بعدی، این مبالغ در کجا هزینه شده است؟ تا کنون آمار و اسنادی ارائه نشده که چنین حجم قابل توجهی از سرمایه، در کجا خرج شده است.
البته، برخی مواقع ادعا شده این مبالغ، صرف امور خیریه شده؛ اما صرفا در حد یک ادعا باقی مانده است. شاید بتوان پاسخ این پرسش را در منبع مالی خرید خانه وی در نقاط شمالی تهران یافت. یا تغییر اتومبیل همسر وی از پراید به ماسینی 50 میلیونی یا حساب های بانکی وی و سایر اعضای مرکزیت حلقه که این روزها، آنها نیز در سایه این شخص مانده اند.
وقتی پاسخگویی وجود ندارد، هر چیزی امکان پذیر است! نباید فراموش کرد که فهم درست این فرقه هرمی، بدون اشخاصی چون ویدا پیرزاده، خانم بهارزاده، مهدیه کسایی زاده، پدرام سعیدی، شهناز نیرومنش و ...، کاری نادرست است چرا که اینها هستند که طاهری را تغذیه فکری می کنند. این واقعیتی است که سرکرده حلقه هرگز به صورت منفرد در مناظره ها شرکت نمی کند چرا که قلت سواد و دانشش موجب می شود تا نتواند برابر پرسشگران، تاب پاسخگویی داشته باشد. بگذریم که وی در این اواخر، حتی در مناظران هم حضور نمی یافت و از زیر بار آن شانه خالی می کرد.
در این بین، دریافت مدارکی چون دکترای افتخاری از سوی برخی مراکز در انگلیس و ارمنستان نیز جای تعجب دارد. ابهام اول در معتبر بودن مراکز صادرکننده این مدارک است. اینکه آیا موسساتی بین المللی و مورد تایید وزارت علوم بودند یا مانند صدها مرکز تولیدکننده مدارک غیرمعتبر هستند که این روزها در تمام دنیا رشدی قارچ گونه دارند.
از سوی دیگر، چه دلیلی موجب توجه این مراکز غربی، به خصوص انگلیسی، به طاهری شده است؟ پاسخ این پرسش ها هم در نوع خود، راهگشا است.از سوی دیگر، به دلیل نداشتن تحصیلات مشخص علمی توسط طاهری، توصیه مکرر نهادهای مختلف به وی برای دریافت مجوز قانونی برای فعالیت نیز بی ثمر بوده است. معلوم نیست به چه دلیل، وی و همراهانش اقدامی در جهت دریافت مجوز از وزارت بهداشت نداشته اند.
به هر حال، فرادرمانی مورد ادعای وی باید در چهارچوب بحثی علمی قابل اثبات باشد. همین اجتناب و تاکید بر فعالیت غیرقانونی است که بر دامنه شبهات درباره اقدامات وی می افزاید.
مهمترین انحرافات و فحشا در فرقه حلقه
یکی از اصول عرفان کیهانی یا حلقه جواز عدم اعتقاد به هیچ دین و مکتبی است، یعنی فرد صرف نظر از هرگونه اعتقاد حتی عدم اعتقاد و ایمان به خدای واحد می تواند از شبکه شعور الهی استفاده کند. این اصل که بارها در کتاب انسان از منظر دیگر رئیس فرقه عرفان کیهانی آورده شده است برای جذب جوانان و افراد دین گریز است؛ به عبارت روشنتر این راه میانبری است که فرد حتی بدون انجام واجبات به وصال خدای می رساند و او را از لطف خدا سرشار می کند امّا این خدای عرفان کیهانی نه آن خدای است که ما می پرستیم بلکه خدایی است که نه محرم نا محرم دارد، نه ایمان به امام و پیامبر و نه دین و مذهب.
در واقع میانبر آقای محمدعلی طاهری میانبری است بسوی پرتگاه مرگ، مرگ معنوی که به مخاطبش یقین می رساند که وجوب واجبات برای هزاره حاضر قدیمی است و کهنه پس مخاطبش را ناگزیر می سازد تا با درک این مطلب برای خود و اجبات دیگری را مانند شفای دیگر مریضان، نشستن چندین ساعته به صورت ریلکسیشن، قرار گرفتن در هرم جمع مرید و.. را برای خود واجب کند مهمترین اشکال و انحراف این فرقه مبارزه آرام و اصطلاحا زیر پوستی با دین،و اعتقادات مردم است.غیر وحیانی دانستن قران، اهانت به رسول گرامی اسلام صل الله علیه و آله با عنوان تناقض گویی ،غیر معصوم خواندن ائمه اطهار صلوات الله علیهم، شرک دانشتن زیارت قبور ائمه اطهار، تمسخر رجعت و مهدویت، تمجید از شیطان رجیم و موحد خواندن این ملعون رجیم، ادعای خروج جن از درون مردم، ترویج زیرکانه تناسخ، نفی برخی از مسلمات مانند ادعای وجود نداشتن حضرت عزرائیل ،لمس و تماس غیر شرعی با بدن زنان نامحرم به بهانه درمان عرفانی و دهه ها انحراف دیگر.
همچنین فرقه حلقه ابزاری است برای براندازی نرم جمهوری اسلامی. حمایت همهجانبه غربیها از محمدعلی طاهری و سفرهای او به کشورهای اروپایی و برگزاری جلسات مختلف مسئله ای است که یک فرد معمولی نمیتواند آنها را انجام دهد. شیوه کار غربیها در ایران جزیره جزیرهای است. در ایران کار میکنند بعد یک فرد را لیدر قرار میدهند تا بتوانند جنگ فرقهای در کشور ایجاد کنند. سپس این افراد که عموماً سوابق نامعلومی دارند در یک دوره وارد کار میشوند. سابقه طاهری و همسرش به چریکهای فدایی برمی گردد. بعد خبری از او نبود. خودش میگوید در ترکیه درس میخوانده است ولی وقتی بررسی میشود میبینیم که این سال تحصیلی وی با سال تأسیس دانشگاه هماهنگ نیست. کار این فرقهها مبارزه با آموزههای دینی است.
طاهری به صورت عمد اول قرآن را زیر سؤال میبرد اعتقاد دارد قرآن ناقص است و نوشته پیامبر است بعد با اعضاء شبکه که هرمی است طرح میکنند که باید ناقص بودن قرآن را در جامعه بنشانیم تا بتوانیم حرفهای خود را اثبات کنیم. مرحله بعدی زیر سؤال بردن ائمه است، چون ستون تشیّع است؛ لذا سعی میکند آن را بکوبد در سخنانش زیارت ائمه را شرکت میداند. زیارت قبور را کثرتگرایی میداند. مهدویت را میکوبد. امام زمان(عج) را مسخره میکند و میگوید منجی عقل است. بعد جایگزین برای عقل میگذارد که جایگزین خودش است.
فرقه حلقه به دنبال زدن چهارچوبهای اصلی دین ماست. کسانی که وارد این فرقه شدند بیموالات شدند. دختران مذهبی که وارد این فرقهها شدند الان حجاب ندارند. برخی از بچه مذهبیها که از شاگردان برخی عرفا بودهاند وقتی وارداین فرقه شدند کمکم منحرف شدند. اندیشههای طاهری اندیشههای التقاطی برگرفته از مسیحیت است. مطلب دیگر اینکه این فرقه چارچوب مشخصی ندارد. چارچوب طاهری است و تنها جاذبه آن به دروغ مسئله "شفاء" است. البته مسئله خارج کردن جن از کالبد بدن که متأسفانه در سراسر کشور نیز رایج شده، از دیگر جاذبه های این فرقه است.
مبنای تفکرات و آموزه های عرفان حلقه
مبنای عرفان حلقه را مباحث ماتریالیستی و دیالکتیکی تشکیل می دهد و براساس ادعای سرکرده این فرقه هیچ فردی نمی تواند به خدای واقعی از طریق معصومین(ع) و قرآن دست یابد. مبنای تضاد دیالکتیکی از اصلی ترین مبانی این دیدگاه بوده و هر آن چه وجود دارد قطعاً در درون خود ضد خود را نیز پرورش داده و با کمک شناسایی ضد یک چیز می توان اصل آن را شناسایی کرد. بر همین مبنا شعور و ضد شعور، ماده و ضد ماده، آگاهی و ضد آگاهی ، عرفان و ضد عرفان و .... این گونه شناخته می شود.
این فرقه انحرافی شبه عرفانی، عرفان را دنیایی بدون ابزار معرفی می کند و با تامل در این نکته می توان دریافت که نظریات ماتریالیستی عمق پیچیده ای در این فرقه دارد. نکته دیگر اینکه دیدگاه های کابالیستی نیز در لابه لای تعاریف دیالکتیکی این شبه عرفان وجود دارد. سرکرده 54 ساله این فرقه مدعی است که آن چه می گوید را در دوران جوانی و از طریق کائنات و جهان هستی دریافت کرده و در این باره از هیچ فردی نکته ای نیاموخته و کتابی نیز در این باره نخوانده است.
وی می کوشد این گونه القا کند که آن چه تاکنون مطرح کرده از طریق وحی و الهاماتی از مرکز هوشمند جهان کسب کرده است. وی در گفتار و نوشتار خود این هوشمندی را گاهی روح القدس، گاهی یدالله و گاهی روح آلامین و پاره ای از مواقع خدا معرفی می کند. براساس اخبار و اسناد به دست آمده سرکرده فرقه انحرافی «عرفان کیهانی » در مباحث کمیته عرفان علاوه بر این که شیطان را تطهیر می کند، می کوشید شبهاتی را نسبت به تلاش های انبیا در اذهان ایجاد کند.
سرکرده فرقه انحرافی «عرفان کیهانی » همچنین با ادعای دارا بودن نگاه فرادرمانی مدعی بود که ویروس های شبکه منفی در افراد جن زده را خارج می کند. طاهری "عرفان کیهانی" تعریفی ویژه از بهشت و جهنم و ملکوت ارائه می کرد که با دیدگاه کابالیستی کاملا انطباق دارد. البته از منظری دیگیر می توان گفت، وجود محمدعلی طاهری به عنوان سر سلسله این گروه هرمی، همان وجود مرشد در تصوف است و دقیقاً با همان قدرت دیکتاتوری به طوری که حتی گرفتن لایه دفاعی از شبکه شعور کیهانی (خدا) با اجازه او انجام می گیرد و فردی که این لایه را تحویل می گیرید سوگند نامه ای را به سر سلسله می دهد تا او لایه دفاعی و شفابخش را به فرد مرید تفویض کند. از سوی دیگر هرگونه تعّدی از دستورات سرسلسله و مرشد این گروه انحرافی موجب فعالیت هورمونهای دورن ریز می شود که نتیجاً فرد نافرمان را تهدید به مرگ و نقض عضو می کنند!(نوار ضبط شده مکالمه مستر ب.س در تبریز با یکی از مریدان و تهدید به مرگ آن فرد توسط غدد و هورمونهای درون و برون ریز در نزد نگارنده موجود می باشد!)
رهبر فرقه کیهانی: از 10 آبان 1357 به من الهام می شود!
مطلب زیر گزیده ای از ادعای رهبر فرقه ضاله "عرفان کیهانی" می باشد.
این فرد در ادعایی تامل برانگیز مدعی شده بیش از 30 سال است که به او الهامی از قبیل وحی های پیامبران می شود. «...عامل ایجاد این رشته، مواجه شدن اینجانب (بنیانگذار فرادرمانی و سایمنتولوژی) با وقایع و حقایق هستی است که از دوران طفولیت به شدت توجه مرا به خود جلب می کرد؛ تفکر نسبت به این که "از کجا آمده ایم؟ چرا آمده ایم؟ به کجا می رویم؟ خالق کیست؟ چرا خلق کرده است؟ نتیجه ی این خلقت چیست؟ انسان کیست؟ راه های نزدیکی و شناخت او چیست؟ توان بالقوه ی او چگونه فعال می شود؟ زندگی و مرگ چیست؟ و ...". یعنی، اشتیاقی بیش از حد برای فهم جهان هستی و پی بردن به رمز و راز خلقت داشتم؛ به طوری که این افکار لحظه ای مرا رها نمی کرد. تا این که در دهم آبان سال 1357 به یکباره با الهام ها و دریافت های ذهنی ای روبرو شدم که به دنبال آن زوایایی از هستی و انسان بر من آشکار شد و در نتیجه ی آن به این آگاهی رسیدم که بر جهان هستی، شعور و هوشمندی عظیمی حاکم است. این هوشمندی همانند یک «اینترنت کیهانی» همه ی اجزا و زیر مجموعه ی خود را تحت پوشش هوشمندانه ای قرار داده است. این آگاهی نه تنها در برگیرنده ی موضوعات نظری بود، بلکه اطلاعات کاربردی و دستورالعمل استفاده و بهره برداری عملی از آن را نیز شامل می شد و نحوه ی استفاده از چنین اینترنتی، دستمایه ی بنیانگذاری طب های مکمل ایرانی (فرادرمانی و سایمنتولوژی) و چند رشته دیگر گردید.»
تجربه ای از عرفان کیهانی
قرآن و کتاب دعا و نام اهل بیت را از خانه تان دور کنید
مدتی پیش یکی از دوستان قدیمی که خانواده اش هم در عرصه سیاست شهره بود و هم به کسوت تدین و تقید دینی آراسته، به خانه مان آمده بود. مادرم شروع کرد از برخی دردهای جسمانی گفتن و اینکه به متخصصان فراوانی مراجعه کرده است. دوست مهمانمان ناگهان گفت که شاگرد نزدیک استادی است به نام " محمدعلی طاهری" که دوای همه دردهای انسان را می شناسد. گفت که می تواند با مکتب عرفان کیهانی اش، دردهای هر فرد را آن هم از راه دور شفا بخشد. دوست قدیمی خانوادگی ما انگارحسب رسالتی که داشت خواست که عزم کرده تا مشکلات جسمانی مادرمان را برطرف نماید. بعد گفت که می رود تا از استادش برای ارتباط با علم کیهانی و مداوای عرفانی اجازه بگیرد. مدتی بعد دوباره به منزل مان آمد و گفت که تلاش کرده اما ارتباط کیهانی با خانه ما برقرار نمی شود! پرسیدیم چرا؟ گفت دو دلیل دارد.
یکی اینکه مادر ما معلم قران است و اهل دعا. پس اول باید هرچه کتاب دعا و قرآن داریم از خانه خارج کنیم و دیگر این کتاب قرآن عربی را کناربگذاریم و به صوت قرآن هم گوش ندهیم. دلیل هم آورد و گفت: " این کتاب عربی متعلق به عرب است و خداوند متعلق به همه انسانهاست. ما ایرانی هستیم و باید مستقیم با خدا ارتباط برقرار کنیم و این ارتباط نیازی به هرچه از جنس کاغذ و کتاب و کلمه است ندارد" ! بعد گفت :" در مکتب عرفانی ایشان و استادشان - طاهری- حلقه دل انسان مهم است و خدای انسان. نه کاغذ و کتاب و با کمال جسارت پیشنهاد داد که ترجیحا هرچه قرآن و کتاب دعا داریم در حیاط بسوزانیم. پرسیدیم شرط دیگر این ارتباط عرفانی چیست؟
به چند تابلوی نصب شده در محیط خانه اشاره کرد که همه نام اهل بیت عصمت و طهارت بر آن نوشته شده بودند و گفت: " دوم اینکه این تابلوها را از خانه تان دور کنید. این نام های عربی و قهرمانان عربی هستند که 1400 سال پیش عرب ساخته و مانع ایجاد حلقه ارتباطی انسان با خدا هستند و ...." بعد قرار شد ما اگر می خواهیم عضو جلسات عرفان حلقه انها شویم ، هر دوره ای 50 هزار تومان هزینه بپردازیم و جمعه صبح ها به خانه آنها در سعادت آباد تهران برویم تا با مکتب استاد محمد علی طاهری آشنا شویم. مادر ما که از گفته های آن دختر گرامی که ریشه در خانواده ای مذهبی و سیاسی هم داشت متعجب شده بود، نمی دانست چه بگوید.
درخواست مادر شهرزاد میرقلیخان برای کمک
مادر شهرزاد میرقلیخان زن ایرانی زندانی در آمریکا خواستار دیدار و گفتوگو با رئیس جمهور شد. "بلقیس روشن" مادر شهرزاد میرقلیخان زن ایرانی زندانی در آمریکا در گفتوگو با خبرنگار سیاست خارجی خبرگزاری فارس، از درخواست خود برای دیدار و گفتوگو با محمود احمدینژاد رئیس جمهور کشورمان سخن گفت. وی ضمن قدردانی از پیگیریهای مقامات کشورمان در خصوص بهبود وضعیت شهرزاد میرقلیخان، ابراز امیدواری کرد که این ملاقات هر چه سریعتر انجام شود.
مادر شهرزاد بار دیگر از مقامات کشورمان خواست که به پیگیریهای خود برای آزادی هر چه سریعتر شهرزاد میرقلیخان ادامه دهند. در پی پیگیریهای انجام شده بالاخره دولت آمریکا برای مادر، دو فرزند و خواهر شهرزاد برای سفر به آمریکا و ملاقات با وی روادید 3 ماهه صادر کرد که در حدود یک ماه از صدور روادید میگذرد و مادر، فرزندان و خواهر شهرزاد 2 ماه بیشتر فرصت برای این سفر ندارند.
روشن با اشاره به مشکلات مالی که پس از زندانی شدن شهرزاد برای خانوادهاش به وجود آمده، خواستار مساعدت دولت برای تأمین هزینههای این سفر شد. مادر شهرزاد گفت که به دلیل مشکل در پرداخت هزینه سنگین این سفر، بلیطی که برای این سفر رزرو کرده بود کنسل شده و هنوز موفق به رزرو بلیط مجدد نشده است.
شهرزاد میرقلیخان به اتهام واهی خرید تجهیزات دوگانه به همراه همسرش در اتریش دستگیر شد و با گذراندن دوران محکومیت و تبرئه توسط دادگاه این کشور، به ایران بازگشت. اما در سفری به قبرس در سال 1386 توسط مأموران این کشور دستگیر و به درخواست آمریکا به این کشور منتقل و در اقدامی غیرانسانی و غیرحقوقی به 5 سال حبس در آمریکا محکوم شد.